تدریس خصوصی

از زمانی که ما توانایی تکلم پیدا کردیم سعی کردیم با استفاده بهترین موقعیت ها را برای خود ایجاد کنیم .
از فروشنده ایی که برای فروش اجناس خود نقش فروشنده خوب را بازی می کند  تا خریداری که برای خرید ان جنس نقش فردی  باهوش را بازی می کند تا بتواند تخفیف بگیرد.
این نقش بازی کردن ها و چرب زبانی ها از کجا نشأت می گیرد ، اینکه ما وضعیت ها را به نفع خودمان تغییر می دهیم. با نگاهی دقیق تر متوجه می شویم که این بازی کردن ها از کودکی ما می آید شروع این بازی ها از 1.5 سال می باشد و بین 2 تا 8 سال اوج بازی کردن با استفاده از تقلید کردن تا تست کردن نقاط ضعف والدین می باشد می باشد ،  این را هم باید در نظر گرفت که کودکان بهترین بازیگر هستند.
مثلا کودکی را در نظر بگیرید به مهمانی می رود در هنگام غذا خوردن کودک صاحبخانه از غذا بهانه می گیرد و غذا نمی خورد و قهر می کند و به اتاقش می رود ،  خانواده به ویژه مادر قربان صدقه او می روند تا او غذا بخورد. کودک وقتی این صحنه را می بیند تو نیز خوشش می اید و برای او جالب می شود این حرکت زمانی که به خانه باز میگردد در هنگام غذا خوردن او نیز همان بهانه را می گیرد ولی این بار مادر این کودک  پس از چند بار تذکر به کودک ، دست به اقدامی عجیب می زند و خودش غذای کودک را می خورد .

دو عکس العمل متفاوت در برابر بازی کودکان ، کودک دومی از کودک صاحبخانه این عمل را تقلید کرد ولی نتیجه نگرفت اما کودک صاحبخانه این عمل را از چه کسی تقلید کرده بود؟ ایا او هم از کودکی دیگر یا به طور غریزی ؟
نه ، او از والدین خودش تقلید می کرد.
زمانی که پدر بعد از اتمام کار به خانه می امد و مادر می گوید غذا حاضر است ، ولی پدر از خوردن غذا امتناع می کند و می گوید بیرون یه چیزی خوردم !!
مادر همان کاری را که با فرزند خود کرده را با اونیز می کند و اصرار می کند غذا بخورد و کودک تمام این ها را می بیند تا بتواند توجه بیشتری را سمت خودش جلب کند که این باعث لوس شدن یا محروم شدن بچه بشود و در برخی موارد والدین او را نادیده بگیرند. در مواردی همان کودک بهانه جو واقعا مشکل جسمانی دارد مثلا دل درد یا هر چیز دیگری ولی والدین به او توجه نمی کنند و احساس می کنند او دارد دروغ می گوید و با او به تندی برخورد می کنند ، که این باعث تحقیر و آسیب روحی می شود.

اگر والدین نتوانند در همان دوران کودکی این بازی ها را کنترل کنندو با بازی او بازی کنند  ، در بزرگسالی نیز او این بازی ها و در نهایت این حقه بازی ها در او ادامه پیدا می کند اطرافیان مجبور می شوند بازی ها را با او ادامه بدهند زیرا کودک درون او که سلاحش برای جلب توجه می باشد با او باقی مانده است.

استاد سلام مرجع تدریس خصوصی

تدریس خصوصی تافل

استخدام تدریس خصوصی

آگهی تدریس خصوصی

تدریس خصوصی

تدریس خصوصی آیلتس

تدریس خصوصی آیلتس تضمینی

در این نوشته می خواهیم به رابطه بین هنر هفتم و شاگرد و استاد بپردازیم, فیلم های مطرحی که فیلمنامه ان بر پایه رابطه شاگرد و استادی است و یا به نحوی به ان اشاره دارند.

• پدرخوانده :

 اول از همه به سراغ شاهکارهای فرانسیس فورد کاپولا رفتیم , فیلمی که از هر نظر نمونه و مثال زدنیست ,از کارگردانی , بازیگری , فیلم نامه نویسی , موسیقی و....و جالب تر از همه اینکه کاپولا این فیلم را در 27 سالگی ساخته است در سنی که در مملکت ما هنوز جوانان مانده اند چگونه با ادامه تحصیل از سربازی فرار کنند , بگزریم , حتما می پرسید کجای این فیلم رابطه شاگرد و استادی دارد؟در قسمت دوم پدرخوانده که دن کرلئونه بازنشست می شود و تمام قدرت را به مایکل واگذار می کند , به وضوح می توانیم احساس کنیم که چگونه دن پیر سعی دارد در کسوت استادی پسرش را که آروزی فرمانداری و سناتوری برای او داشت را اموزش دهد و دشمن و دوستش را به او بشناساند ,و همین طور وقتی مایکل درمانده به سراغ مادرش می رود و می خواهد که بگوید پدرش چگونه خانواده را اداره می کرده است؟ولی استاد دن کورلئونه کسی جز تقدیر و خشونت خیابان  های دهه 40 نبود!!!

• دختر میلیون دلاری :

شاهکاری از کلینت ایستوود , پیرمد 92 ساله که هنوز در این سن و سال از ساختن فیلم غافل نیست و فیلم های نفس گیری همچون اسنایپر امریکایی می سازد , به راستی پیرمردان 92 ساله ما به چه می اندیشند؟؟کلینت ایستوود در نقش مربی بوکسی عبوس و اخمو و کم حرف اجبارا مربیگری دختری از خانواده فقیر , ولی با پشتکار زیاد با بازی هیلاری سوانک را قبول می کند , در طول فیلم و اتفاقات میخکوب کننده آن , شاگرد قهرمان بوکس می شود و مربی از دختر انگیزه می آموزد و او را دختر خود می پندارد , هر چند انتهای فیلم بسیار ناراحت کننده است و استاد با تصمیمی سخت  رابطه شاگرد و مربی را از محدوده رینگ بوکس به درجه  ای فرا انسانی می رساند و خود نیز همراه دختر محو می شود.در این فیلم به زیبایی ارزش های انسانی نمایش داده شده است و استاد را در درجه ای بالاتر از خانواده نمایش می دهد.

• معجزه گر:

دختری متولد می شود که کر و کور لال است ,نه می شنود , نه می تواند حرف بزند و نه می تواند ببیند , ارتباط برقرار کردن برای او غیر ممکن است , داستانی  واقعی از زنی توانا که در بزرگسالی نویسنده ای معروف شد , آرتور پن این فیلم را کارگردانی کرده است و فیلمی که از ان نسخه هندی نیز ساخته شده است.برای دختر هر معلمی که گرفته می شود دختر با رفتار غیر انسانی ناشی از عجزش معلم را عاجز می کند تا سرانجام که معلمی از پس او بر می آید .فیلم لحضات انسانی و احساسی بسیاری را دارد که مطمئنا از دیدن آن لذت خواهید برد

• گاندی:

 استاد و راهنمای یک ملت بودن تنها از عهده گاندی برآمد , در اوج محبوبیت و قدرت در سرزمینی پهناور و فقط مردم را به آرامش دعوت کنی , فیلمی به غایت زیبا از ریچارد آتنبروی کبیر , کارگردان انگلیسی مغرور که سوژه ای را انتخاب کرده است که به مزاق  همشهریانش مطمئنا زیاد خوش نیامده است , گاندی با صبر و حوصله و با تحمل سالها رنج و عذاب و زندانی بودن استقلال را به جامعه اش هدیه داد ,  نه چریک شد , نه انقلاب کرد و اعدام کرد , نه جنگ جهانی راه انداخت و انسا نها را سوزاند , نه کودتا کرد , در کسوت پیامبر گونه ای مردمی را رهبری کرد که او را به خاطر خودش خواستند نه ترس و نه ثروت , وقتی فهمید پارچه از انگلیس وارد می شود و تولید کنندگان به ورطه نابودی افتاده اند ,پیراهن و کت و شلوراش را با پارچه هندی عوض کرد و تا اخر عمر همان را به تن کرد ,نه مقبره ای برایش ساختند و نه عمارتی , و تا ابد در دلهای تک تک هندوهاست . پیغمبری در کسوت استادی!

فیلم های دیگری نیز می توان نام برد و به فهرست فوق افزود مثل فیلم بانوی زببای من داستان تربیت دختری خیابانگرد به بانویی محترم , اشک ها و لبخند ها داستان معلمی که سرپرستی بچه های یک مرد تنها و ثروتمند را قبول کرده و به تدریج رابطه ای احساسی بین آنها شکل می گیرد ,مبارزان (warriors) داستان دو پسر از پدری الکلی و تنها که در رنگ بوکس به هم می رسند و پدر به عنوان مربی در برابر این مسابقه عاجز می ماند , سریال بریکینگ بد که رابطه استاد و شاگردی در نهایت به مرگ یک طرف می رسد , و بسیاری فیلم های دیگر که سعی کردند با محور قرار دادن این رابطه فیلم نامه ای جذاب ارائه دهند.

استاد سلام مرجع تدریس خصوصی از جمله تدریس زبان های خارجی ماننند تدریس خصوصی ترکی استانبولی، تدریس خصوصی زبان آلمانی و یا تدریس خصوصی برنامه نویسی در کنار اساتید خوب و شاگردان عزیز است.

امروزه مهد کودک مکانی است برای نگهداری کودک برای چند ساعته تا والدین بتوانند به کار های روزمره خود برسند ، هزینه فقط برای نگهداری کودک صرف می شود و اگر خیلی خوش بینانه به قضیه نگاه کنیم  دو یا سه تا شعر هم به کودک یاد بدهند به هر حال بیشتر این هزینه و زمان به هدر می رود و نمی توانیم استعداد کودک که در سنین 2.5 تا 5 است را کشف کنیم. این ایراد در بیشتر مهد های ما جاری است و ایراد از نبود متد تربیتی برای کودکان است تا آنها بتوانند خلاقیت های خود را بروز دهند ، اما چگونه ؟

شاید اسم مونته سوری را شنیده باشید پزشک ایتالیایی که در اوایل قرن نوزدهم میلادی که با بکارگیری روش ها و مشاهدات علمی توانست رویکردی را پایه گذاری کند که موجب شکوفایی خلاقیت کودکان شود.

حال فرض کنید دو مهد کودک داریم ، یکی مونته سوری و دیگری سنتی بیایید این دو را مقایسه کنیم:

• معلم

سنتی : نقش معلم به طور معمول به عنوان یک شخصیت مقتدر و فرمانده دیده می شود . او مرکز کلاس است و مسئول کنترل آنچه کودک می اموزد.

مونتسوری : معلم به عنوان راهنما در نظر گرفته می شود . نقش او ساده می باشد ، او شاهد این است که کودکان با هم کار می کنند و به یکدیگر اموزش می دهند و در صورت نیاز انها به کمک انها را راهنمایی می کند.

• برنامه آموزشی

سنتی : در کلاس های سنتی اغلب برنامه متاسب برای همگی می باشد . برای کودکانی که به طور متفاوتی یاد می گیرند ، این برنامه گاهی اوقات یک چالش سخت است.

مونتسوری : به کودک این اجازه را می هد تا انتخاب های مختلف داشته باشد تا بتوانند جهت و سرعت یادگیری خود را کنترل کنند.

در طول اجرای این برنامه در مهد کودک ها والدین شاهد انفجاری در کودک خواهند بود که خانم مونتسوری انها را مشاهده کرد از جمله :

• تکرار کار با مواد اموزشی به کمال مهارت رسیده است
• توانایی تمرکز برای مدت زمان طولانی را توسعه داده اند
• زمانی که دارند یک پازل اموزشی را درست می کنند صبر میکنند تا پازل تکمیل شود سپس به سراغ پازل بعدی می روند
• آنها مهارت حل مسئله را از شرایط تجربه ای که به آنها اجازه می دهند یک وضعیت را به صورت مستقل حل کنند، به دست آورده اند.
• آنها آموختند که مثبت فکر کنند و مستقل انتخاب کنند.
• آنها ارزش کار هدفمند و سازنده را درک کرده اند.

بله این است رویکرد مونته سوری ، رویکردی که تمامآ به وجود امده تا خلاقیت کودکان را شکوفا کند و به انها توانایی کنترل و بهر گیری از این خلاقیت را به انها بدهند . این رویکرد در بهترین زمان اتفاق می افتد در زمانی که کودک درحال شکل گیری شخصیت و بدست اوردن تجارب اولیه می باشد .

اگر کودک بین 3 تا 6 سال دارید و نگران تربیت و کشف استعداد های عزیزان خود هستید در کلاس های خلاقیت تخصصی کودکان ثبت نام کنید. استاد سلام مرجع تدریس خصوصی در همه زمینه از جمله تدریس خصوصی فیزیک، تدریس خصوصی زبان، تدریس خصوصی خلاقیت کودکان در خدمت شما است.